Document Type : Research Article
Authors
1 Ph.D. Candidate in English Literature, Shiraz University, Shiraz, Iran
2 Associate Professor of English Literature, Department of Foreign Languages and Linguistics, Faculty of Literature and Humanities, Shiraz University, Shiraz, Iran
Abstract
Exposing the concealed truth beneath the ideological appearance lies at the heart of the anti-capitalist plays written in the 20th century. Hare (1978) aspired to fulfil this social function by writing one of his masterpieces, Plenty. In this play, Hare creates a milieu of the clash between the main rebellious female characters and the overwhelming stains of a patriarchal context. He shows the interaction of the characters and the repressive context which changes the characters’ consciousness and identity. The present article offers a dialectical analysis to delineate the changes that occur both in the characters and the context in three successive decades (1943-1962). It is argued that such developments are viewed both as positive and negative because the rebellious characters of this play exhibit progression and degradation simultaneously. This paper aims to demonstrate how, as a social critique and committed writer, Hare reveals the true state of post-war England. The writer’s goal is to change the audience’s consciousness. He dispels the illusion of post-war peace and abundance which was believed by conservative, idealistic, and reactionary men. To do so, Hare contrasts male figures with rebellious and progressive women who act as history makers and represent the future of England.
Keywords
Main Subjects
Article Title [Persian]
خوانش دیالکتیکی نمایشنامه فراوانی اثر دیوید هر
Authors [Persian]
- حسین داوری 1
- دکتر سمیرا ساسانی 2
1 دانشجوی دکتری ادبیات انگلیسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
2 دانشیار ادبیات انگلیسی، گروه زبانهای خارجی و زبانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
Abstract [Persian]
جوهرهی نمایشنامههای ضد سرمایهداری قرن بیستم، افشای حقیقتی پنهان در پس ظاهری ایدئولوژیک است. دیوید هر، در یکی از شاهکارهای ادبیاش، نمایشنامه «فراوانی»، کوشیده تا این کارکرد اجتماعی را محقق کند. در این نمایشنامه، هر، از کشمکشهای میان شخصیتهای اصلی، که زنانی عصیانگراند و فشارهای شدیدی که در بافت مردسالارانه متحمل میشوند، پردهبرداری میکند. او تعامل میان شخصیتها و بافت سرکوبگری که تغییر دهندهی آگاهی و هویت آنان است را به تصویر میکشد. به منظور معین کردن تغییراتی که در شخصیتها و بافت طی سه دهه متوالی رخ داده است، مقالهی حاضر تحلیلی دیالکتیکی به خواننده ارائه میدهد. از آنجا که شخصیتهای عصیانگر در این نمایشنامه پیشرفت و تنزل را هم زمان به نمایش میگذارند، این گونه استدلال شده است که این تغییرات میتوانند مطلوب و یا ناخوشایند باشند. مقصود از این مقاله، نشان دادن این است که چگونه هر، در مقام منتقدی اجتماعی و نویسندهای متعهد و به منظور متحول کردن آگاهی بیننده، قصد دارد از تصویر واقعی انگلستان فروپاشیده پس از جنگ پرده برداری کند. او از ظاهر گمراه کنندهی آرامش و فراوانی پس از جنگ، که معتقدین آن مردان محافظهکار، ایدهآلنگر و مرتجعی که نقطهی مقابل زنان عصیانگر و پیشرو هستند، پا فراتر میگذارد. به این منظور، هر ستیز میان زنان تاریخساز که نشانگر آینده انگلستاناند را در بافتی فاسد که در آن ایدهآلنگریهای شخصی و سیاسی کاملا نابود گشته و سرخوردگی، از خود بیگانگی، شکست، از هم پاشیدگی و فساد در همه چیز رخنه کرده را به تصویر میکشد.
Keywords [Persian]
- ظاهر ایدئولوژیک
- حقیقت
- زنان عصیانگر
- آگاهی
- تغییر