دکتر انریکو گراتزی
چکیده
تمرکز اصلی این مقاله بر روی موضوع بحث برانگیز ادغام زبان انگلیسی به عنوان زبان ارتباطی مشترک (ELF) در آموزش زبان انگلیسی (ELT) است. ماهیت متکثر انگلیسی به عنوان یک زبان بینالمللی در عصر جهانیسازی به طوری خاص مسألۀ پرسابقۀ بومی بودن زبان انگلیسی را در کلاس درس انگلیسی به چالش کشیده است. با این وجود، علیرغم پیشینۀ آکادمیک گسترده در ...
بیشتر
تمرکز اصلی این مقاله بر روی موضوع بحث برانگیز ادغام زبان انگلیسی به عنوان زبان ارتباطی مشترک (ELF) در آموزش زبان انگلیسی (ELT) است. ماهیت متکثر انگلیسی به عنوان یک زبان بینالمللی در عصر جهانیسازی به طوری خاص مسألۀ پرسابقۀ بومی بودن زبان انگلیسی را در کلاس درس انگلیسی به چالش کشیده است. با این وجود، علیرغم پیشینۀ آکادمیک گسترده در زمینه تحقیقات انگلیسی به عنوان زبان ارتباطی مشترک، به نظر میرسد که جای یک رویکرد آموزشی متعادل از سوی محققان کاربردی انگلیسی به عنوان زبان ارتباطی مشترک هنوز خالی است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر نشان دادن این است که چگونه نظریه اجتماعی-فرهنگی ویگوتسکی (SCT) و نظریۀ آموزش نظری سیستمی گالپرین(STI) که رویکرد آموزشی زبان دوم تحت عنوان «آموزش زبان مبتنی بر مفهوم» بر اساس این نظریه ارائه شده، میتواند چارچوب علمی مناسبی را در جهت پرکردن شکاف بین برنامه درسی اصلی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (EFL) که بر اساس مدل استاندارد انگلیسی زبان مادری است، از یک سو و شیوۀ نوظهور استفاده از انگلیسی به عنوان زبان مشترک ارتباطی که حاصل تماس زبان مادری زبانآموزان با زبان انگلیسی است از سوی دیگر پر نماید. در نتیجه، این تحقیق قصد دارد یک رویکرد یکپارچه برای آموزش زبان انگلیسی ارائه دهد که ترکیبی از ELF، SCT و C-BLI است. انتظار میرود چنین رویکردی بتواند یک چارچوب مفهومی و جهت گیری نظری جدیدی در اختیار مدرسان زبان انگلیسی قرار دهد تا بواسطۀ آن بتوانند تغییر پارادایم مورد نظر اکثر محققا ELF را در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی پیاده کنند.
محمدرضا خاکسار؛ دکتر محمد صابر خاقانی نژاد
چکیده
این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر دانش نحوی و دانش معناشناسی در فهم جملات انگلیسی توسط زبان آموزان ایرانی در سطوح مختلف انجام شده است. یکصد و نود زبان آموز ایرانی از طریق نمونه گیری آسان در سه گروه مبتدی، متوسط، و پیشرفته جهت این مطالعه به کار گرفته شدند. جهت انجام مقایسه بین تأثیرات احتمالی دانش نحوی و معناشناسی بین سطوح مختلف ...
بیشتر
این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر دانش نحوی و دانش معناشناسی در فهم جملات انگلیسی توسط زبان آموزان ایرانی در سطوح مختلف انجام شده است. یکصد و نود زبان آموز ایرانی از طریق نمونه گیری آسان در سه گروه مبتدی، متوسط، و پیشرفته جهت این مطالعه به کار گرفته شدند. جهت انجام مقایسه بین تأثیرات احتمالی دانش نحوی و معناشناسی بین سطوح مختلف زبان آموزان، پنج دسته جمله ساخته شدند: ۲۰ جمله غلط به لحاظ دستوری و درست به لحاظ معنایی، ۲۰ جمله غلط به لحاظ معنایی و درست به لحاظ دستوری، ۲۰ جمله درست هم به لحاظ معنایی وهم به لحاظ دستوری، ۲۰ جمله غلط هم به لحاظ معنایی و هم به لحاظ دستوری، و ۲۰ جمله دیریاب. به منظور بررسی عملکرد شرکت کنندگان نرم افزارخاصی به کار گرفته شد که هم تعداد پاسخهای صحیح و هم مدت زمان پاسخگویی به سوالات را مشخص میکرد. پس از پردازش دادهها مشخص شد که جملاتی که به لحاظ معنایی غلط بودند برای شرکت کنندگان آزمون سخت تر از دیگر جملات بوده است. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که درک جملات غلط به لحاظ معنایی نسبت به جملات دیریاب دشوارتر بوده است. همچنین نتایج نشان داد که جملات غلط به لحاظ دستوری و جملات درست به لحاظ معنایی و دستوری آسانترین جملات برای درک شرکت کنندگان بودهاند. در نهایت با توجه به دادهها میتوان نتیجه گرفت که جملات غلط به لحاظ معنایی برای زبانآموزان تمام سطوح سخت ترین نوع جملات هستند.
نادیا محمودی؛ دکتر ناصر غفوری؛ دکتر سیدرضا به آفرین
چکیده
تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین دیدگاه جهانی و تمایل به برقراری ارتباط دانشجویان مرد زبان انگلیسی در دو سطح توانایی زبانی انگلیسی ضعیف و قوی میپردازد. تحقیق بر روی یکصد و شش دانشجوی زبان از دانشگاه های آزاد اسلامی و پیام نور تبریز و سراب انجام گردید. دانشجویان بر اساس نمرات یک آزمون مهارت زبان انگلیسی استاندارد بنام پی آی تی به دو گروه ...
بیشتر
تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین دیدگاه جهانی و تمایل به برقراری ارتباط دانشجویان مرد زبان انگلیسی در دو سطح توانایی زبانی انگلیسی ضعیف و قوی میپردازد. تحقیق بر روی یکصد و شش دانشجوی زبان از دانشگاه های آزاد اسلامی و پیام نور تبریز و سراب انجام گردید. دانشجویان بر اساس نمرات یک آزمون مهارت زبان انگلیسی استاندارد بنام پی آی تی به دو گروه ضعیف و قوی تقسیم بندی شدند و داده ها توسط دو پرسشنامه برگرفته از مک کروسکی ( 1992) و یاشیما (2002) جمع آوری و توسط روش آماری همبستگی پیرسون و روش تی گروه های مستقل تحلیل گردید. نتایج نشان دادند که ارتباط مثبت معنی داری بین دیدگاه جهانی و تمایل به برقراری ارتباط بین دانشجویان انگلیسی قوی وجود داشت و این ارتباط در میان دانشجویان ضعیف معنی دار نبود. همچنین نتایج نشان دادند که تفاوت معنی داری بین دانشجویان قوی و ضعیف هم از لحاظ دیدگاه جهانی و هم تمایل به ارتباط وجود داشت. یافته های تحقیق حاضر توانستند پیام های آموزشی مهمی برای معلمین و مولفین کتب درسی ارایه دهند.