نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار ادبیات انگلیسی، گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشکدۀ ادبیات و زبانها، دانشگاه اراک، اراک، ایران
2 کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه اراک، اراک، ایران
چکیده
پس از جنگ جهانی دوم، حدومرز پیشرفت علم و فناوری و مسئولیتهای اخلاقی متعاقب آن به مسائلی عمده در فلسفه و ادبیات بدل شدند، از جمله در رمانهای کرت وانهگات، بهخصوص گهوارۀ گربه (1963)، رمانی علمی-تخیلی و پساآخرزمانی که سرشت دوگانۀ علم بهمثابه نیرویی توأمان سازنده و مخرب را نمایش میدهد. این رمان چون به توان فاجعهبار اختراعهای علمی میپردازد، بستر مناسبی برای تحلیل اخلاقمحور بر مبنای تفکر پساساختارنگرانۀ ژیل دولوز و فلیکس گاتاری فراهم میکند، که پیش از این در بررسی مفهوم علم در این رمان بهکار نرفته است. پژوهش کیفی و کتابخانهای حاضر با استفاده از روش توصیفی-نقادانه و ضمن مقایسۀ علم با هنر به این مسئله میپردازد که در گهوارۀ گربه علم چگونه امکانهای بالقوه را بالفعل میکند. این خوانش با نظریۀ دولوز و گاتاری پیامدهای اخلاقی معرفت علمی در حکم حقیقت و (نا)اخلاقیبودن علم در این رمان را وامیکاود. نتایج حاکی از آناند که در روایت وانهگات علم ذاتاً نه اخلاقی و نه نااخلاقی بلکه بهطور بالقوه غیراخلاقی است، زیرا در آن دکتر هونیکر دانشمندی است که بدون التفات به اخلاقیات نیروی بالقوۀ آفرینندگیِ علم را ارج مینهد و نمایندۀ تعریفی از علم است که دولوز از آن را علم فعال مینامد. یافتههای این پژوهش توان بالقوۀ علم در این رمان، تأثیر آن بر قلمروزدایی شخصیتها، رابطۀ آن با اخلاق، و توانایی آن هم در استنباط کارکردها و هم در آفرینش مفهومها و عاطفههای پیشاسوژگانی را تبیین میکنند و پیامدهای مهمی برای بررسی سرشت علم در آثار علمی-تخیلی (پسا)آخرزمانی خواهند داشت، بهویژه در رمانهای دیگر وانهگات.
کلیدواژهها
موضوعات